گندم از گندم بروید جو زجو
بعضیها فکر میکنن صف اول نماز جماعت مخصوص پیر مردا یا پیرزناست.خدا نکنه یه بچه خردسال بره صف اول بشینه.چنان نهیبی به بچه بیچاره میزنن که ........
بارها جاهای مختلف که امام جماعت بودم وقتی همچین قضیه ای را میدیدم،محترمانه به بزرگترا تذکر می دادم که این کار و نکنن و بچه ها رو از صف اول عقب نندازن.میگفتم:روایت از آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم)هست که فرمودند:بچه هار ا از صف اول نماز جماعت عقب نرانید بلکه بین آنها فاصله شوید.
اما .......عوض اینکه گوش بدن و عمل کنن،سر نزدیک گوش همدیگه می بردنو وبا نگاه تحقیر آمیزی به من (خدا می دونه درباره من چی می گفتن)انگ بی سوادی به من میزدن و میگفتن :ما تا حالا ندیدیم یه بچه بیاد صف جلو بشینه..صف اول مال پیرمرداست.منم گاهی به زبان شوخی بهشون میگفتم:جلو تر از صف اول امام جماعت ایستاده که اونم جوونه ...بنا برمطلب شما امام جماعت هم باید حتما پیرمرد باشه.
باور کنید بعضی رفتار های بزرگتر باعث بعضی ناهنجاری ها میشه.به این چندتا خاطره از حاج آقا قرائتی توجه بفرمایید........
هفت ساله بودم که به یکی از مساجد کاشان رفتم.در صف اول نماز جمعه ایستاده بودم که پیرمردی مرا به عقب هل داد و گفت:بچه صف اول نمی ایستد!واین درحالی بود که با بی احترامی هم جایی را غصب کرد و هم ذهن کودکی را نسبت به نمازومسجد مکدر کرد.پس از گذشت سالها هنوز آن خاطره تلخ در ذهنم مانده است.
معلم بداخلاق
یادم نمی رود وقتی معلم سر کلاس می امد،مشق ها را چنان خط می زد که گاه کاغذ پاره می شدوما همین طور مات ومبهوت نگاه می کردیم که آقا !ما تا نصف شب مشق نوشته ایم و شما اصلا نگاه نکردی که ما چه نوشته ایم.آنقدر معلم ما بداخلاق بود که اگر یک روز که لبخند می زد ما تعجب می کردیم.
یادم نمی رود روزهایی که مدرسه می رفتم ،وقتی مدرسه تعطیل می شد بچه ها با سیخی،میخی ،چوبی دیوارهای مردم را خط می کشیدند.
فکرکردم که این اثر کار معلم است.وقتی معلم مشق شاگردرا خط می کشد ،آن هم طوری که گاهی ورقه پاره می شود، بچه هم خارج مدرسه به دیوار مردم خط می کشد